باران نوبهارباران نوبهار، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره

یک هدیه کوچولو

پست 16

1390/4/22 23:34
473 بازدید
اشتراک گذاری

 

 
 
باران قشنگم! امروز سه ماهه شدی.

 

 

سه ماهگیت مبارک عزیزم...........

 

چند روزه از خوردن می می مامانی امتناع میکنی. اما شبا میخوری. مثل اینکه یادت میره روزا لج میکنی. امروز با کمک خاله شادی باهات مبارزه کردم و بالاخره موفق شدم. هر چند وقت طول بکشه باهات مبارزه میکنم تا خودتو از شیر مادر محروم نکنی جیگرم!

نوشته شده در سه شنبه چهاردهم تیر 1390ساعت 23:50
 

 

 
عزیزترینم!

 

امروز صبح با بابا رفتیم واکسن دو ماهگیتو زدیم. قربونت برم. تو مرکز بهداشت همش میخندیدی و دلبری میکردی. همش برای خانومای اونجا آقو آقو میگفتی. تند تند!

 

موقع واکسن گریه کردی. گریه ات گوشخراش نبود. همه میگن گریه ات قشنگه نازنینم. بمیرم برات که ملتمسانه به من نگاه میکردی. فدای اون چشمای اشکبارت. از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون! منم چند قطره اشک ریختم. اما زود خودمو جمع و جور کردم.

 اما زودی گریه کردنت تموم شد و وقتی آوردیمت تو ماشین٬ خوابیدی.

تو خونه هم همش میخندیدی. منم کمپرس سرد دارم برات برات میذارم. تا الان که خوبی. نمیدونم تب میکنی یا نه. استامینوفن دادم بهت. اما یه چیزایی بالا آوردی! نمیدونم استامینوفن هم جز اونا بود یا نه!

 

دوستت دارم.  باید بیام بهت برسم. اول که اومدم نت خواب بودی. اما الان بیداری و برام

.

.

.

.

همین الان با صدای مهیبی پی پی کردی. خبر داغ داغ!

نوشته شده در دوشنبه شانزدهم خرداد 1390ساعت 11:19 
 

 

 
دختر ناز و قشنگم. امروز ۲ ماهه شدی!

 

تولدت مبارک عزیز دلم!

یادش به خیر روزی که به دنیا اومدی فسقلی من. چه روز خوبی بود.


 

الان بعد از شیر خوردن سرتو گذاشتی رو شونه هام و خوابیدی فدات بشم.........

من و بابا خیلی دوستت داریم. تو بهترین و دوست داشتنی ترین دختر دنیایی. مثل بچه های دیگه تا حالا مارو اذیت نکردی. کمتر از بقیه ...

 

من و بابا عاشقتیم. ایشالا برای ۲ و ۲۰ و ۱۰۰ سالگیت تولد بگیریم. حالا ۱۰۰ رو خودت باید بگیری.

 

 

 
 
پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان ابوالفضل
31 تیر 90 20:31
الهیییییییییییییییییییی قند تو دل آدم آب می شه خدا براتون نگهش داره