باران نوبهارباران نوبهار، تا این لحظه: 13 سال و 14 روز سن داره

یک هدیه کوچولو

پست 19

1390/7/30 1:04
485 بازدید
اشتراک گذاری

٤٠

سلام باران قشنگم!

 

عزیزم! حسابی شیطون شدی. چهار دست و پا میری٬ از در و دیوار و مبل بالا میکشی و می ایستی٬ قشنگ میشینی و غذا خور  هم شدی. من دائم دنبالتم. یه بار غافلت کردم با گاو زنبوری کشتی گرفتی و با دماغ خوردی زمین و کنار دماغت  زخم شد. دیگه از اون به بعد همش کنارتم. همش میترسم بلایی سر خودت بیاری. همش هم به چیزای خطرناک علاقه داری. مثل سیم و سه راهی.

از تلفن هم خوشت میاد خیلی. همش دوست داری بری زیر میز ناهار خوری و بری آشپزخونه و از ماشین لباسشویی بالا بکشی. خلاصه اینکه در حال کشفیاتی.

مامان به هیچ کاری نمیرسه. نظم از خونه مون رفته!!!!!!!!!!!!!

اما! بازم عاشقتم! خیلی بلا و نازی! خنده ات یه دنیا برام می ارزه.

طفلکم! دیروز خونه خاله نسرین مهمونی دعوت بودیم و تو حالت خوب نبود. بمیرم. امروز هم خونه خاله مهناز بودیم. باز هم زیاد حالت خوب نبود! از شلوغی بدت میاد! مثل من!

 

امیدوارم با جمع بیشتر ارتباط برقرار کنی.

راستی! حس میکنم مامان خوبی نیستم! خیلی کم حوصله و خسته ام! هنوز نتونستم زندگی سه نفره رو نظم بدم. خیلی سخته! آخه تو خیلی شیطونی خانوم خانوما!

 

قربونت برم. تو فرشته منی! دوستت دارم.

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)