باران نوبهارباران نوبهار، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

یک هدیه کوچولو

پست 13

1390/2/6 13:38
509 بازدید
اشتراک گذاری

٣٠

سلام " خرگوش "!

 

این اسمیه که بابات روت گذاشته. اولین صبحی که من و تو با هم تو بیمارستان بودیم و نزدیک ترخیص بود بابایی بهم اس ام اس داد و احوال من و تو رو پرسید. گفت خرگوش بابا چطوره؟

بعدا شدی " هردوش "! حالا هم شدی " مدوش "! بابایی میگه مدوش یعنی خرگوش بسیار شیر خوار!

 

گل قشنگم... الان سرت رو شونه هامه! از صبح دل درد داشتی. نمدونم چرا با خوردن شیرم اینقدر دل درد میگیری.

یکی دو ساعت پیش گذاشتمت تو ساک حملت که برم دستشویی. تا رفتم صدای گریه تو شنیدم. با عجله دستامو شستم و اومدم سراغت. کلی ترسیده بودی. چشمای بادومیت پر از اشک بود و وحشتناک گریه میکردی. خیلی دلم برات سوخت. کلی بغلت کردم و باهات حرف زدم تا آروم شدی. بمیرم که صورت قشنگت پر از اشک شد...

مامی هنوز آدمه و به غذا و آب و حتی دستشویی نیاز داره. مجبورم گاهی ازت جدا بشم.

 

راستی همیشه تو خونه تو ساک حمل میذارمت و با خودم اینور اونور میبرمت. میترسم بالا بیاری. تا یه خورده بالا بیاری و یا آروغ داشته باشی سریع بغلت میکنم. ایجوری خالم راحت تره.

( بذار بذارمت تو ساک! )

بارانم! مامی هنوز به خاطر حاملگی و زایمان خسته اس! ببخشید نمیتونم فرز باشم و زود بهت برسم.

 

دیروز همسایه ها اومدن دیدنت. گفتن نوزاد قشنگی هستی! ماشالله!

بعد از رفتنشون چون بابات نبود با خاله شادی آژانس گرفتیم رفتیم خونه مامانی اینا و مامانی بردت حموم. بیرون که اومدی خاله شادی برات سشوار گرفت و من ریلکس لباس تنت کردم. خیلی از حموم و سشوار خوشت میاد گلم. ساکت ساکتی. تو حموم هم خیلی دختر خوبی هستی. مامانی میگه خیلی سبزه ای! نمیدونم. ولی مامانی میگه خیلی با نمکی و چشمات هم خیلی خوشگله.

 

دیگه چی بگم؟ تو همون هفته اول قشنگ به محبت واکنش نشون میدادی. باهات که حرف میزدیم میخندیدی. خنده ات خیلی ناز و نمکیه! 

 

( دوباره بغض و گریه باران! بوست کردم آروم شدی. ولی بذار بغلت کنم! شاید آروغ داری یا خواب بد دیدی! )

الان کمی گریه کردی و تو بغلم خوابیدی.

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان سيد عليرضا
6 اردیبهشت 90 13:59
سلام قطره ياران. چون هنوز خيلي كوچولويي بهت ميگم قطره بزرگ كه شدي، مي شي باران زيباي بهاري فدات شم. ش ي و ا جان قدم نورسيده مبارك. غصه دل دردشو نخور. بعد هر وعده شير خوردن بهش شربت گريپ ميكسچر بده. خيلي كار سازه. البته مارك خارجيش بهتره. نگران نباش خيلي زود دلتنگ همين لحظات كوچيك بودنش ميشي انشالله. ميبوسمتون. حتما به وبلاگ پسر من هم سر بزن. عروسك كوچولوت و ببوس و مراقبش باش.
ندا مامان ابوالفضل
7 اردیبهشت 90 16:28
سلام به باران نازنین تو مامان مهربونش همیشه شاد باشین و در کنار هم به آرامش برسین